دلم بس غريبانه تنگ است ، سرد است ، تشنه است...
گل ها هم بوي تو را مي دهند...
چه كرده اي با آسمان ، آن هم دلتنگ است
ساقي شراب تو را نوش جانم مي كند...
مي مستي تو هم طعم تنگي مي دهد...
جانم به تنگ آمد
كجايي كهرباي من
اهوراي من
زيباي من
روياي من
سيراب تو شدن محال است
چه مي خواهي تو از جانم؟!
دلتنگ شب بيداري ها شده ام
ساعت ها را براي يافتنت گم كرده ام ، كجا پيدا مي شوي؟!
مست است جان من
تنگ است غريبان من
كجا گرمي ليلاي من ، هورداد من؟!
دلم بس غريبانه تنگ است جانان من
27/12/90
نظرات شما عزیزان:
tak setare asemon
ساعت21:30---17 خرداد 1391
اون قلبهای شکسته واسه خودمه قلبی ندارم سالم دلم واسه توست نازنینمپاسخ:مرسي از اين كه قابل دونستين و به وبلاگم سري زدين
tak setare asemon
ساعت21:28---17 خرداد 1391
خیلی دوستت دالم هم خودتو هم دلتو هم نوشته هاتو هم چشماتو هم دستاتو...........................پاسخ:كاش اسم يا ايميلي از خودتون ميگذاشتين